مطالب آموزشی, موارد متفرقه

طبقه بندی مناطق مستعد خطر ( Hazardous Area Classification)

طبقه بندی مناطق خطر،

طبقه بندی مناطق خطر در پی آن است كه ریسك انفجار در این مناطق را نشان بدهد. این كار نمی تواند انفجار یا عدم انفجار و ریسك ناحیه را به طور دقیق پیش بینی كند و مناطق خطر را به جایی كه احتمال انفجار بالا و یا كمتر است و یا نا ممکن است تقسیم می كند. این طبقه بندی ابزاری در اختیار ما می گذارد كه ریسك انفجار در چنین مناطقی را اندازه گیری كنیم .

فواید طبقه بندی مناطق خطر

اگر طبقه بندی مناطق خطر به درستی انجام شود ،مزایای زیر را در بر خواهد داشت:

۱- طبقه بندی مناطق خطر به ما كمك میکند تا كارها را ایمن تر انجام دهیم .

۲-    باعث انتخاب بهترین تجهیز در مناطق مستعد حریق میشود.

۳-   باعث صرفه جویی در هزینه های خرید، تعمیرات و پشتیبانی میگردد.

با تشخیص برخی مناطق به عنوان مناطق خطر مشخص می شود كه چه ناحیه ای مستعد خطر می باشد و به تجهیزات بیشتری نیاز دارد و چه منطقه ای ایمن می باشد.

با این كار شرح مشخصات ریسك برای مدیران ارشد روشن می شود و آنان متوجه خواهند شد كه چه مناطقی در کارخانه ریسك بیشتری نسبت به دیگر مناطق دارند. طبقه بندی مناطق به مدیران عملیاتی این امكان را می دهد كه با انتخاب معیارهای ایمنی مناسب در نواحی شناخته شده از ریسك پرهیز کنند و به این ترتیب ریسك كلی کارخانه را كاهش دهند. همچنین می توانند عملیات، مواد و حركت كاركنان را به نحوی طرح ریزی کنند كه مانع دسترسی به این نواحی شوند و رویه های خاص كاری را برای چنین مناطقی ایجاد کنند.

طبقه بندی مناطق چگونه به كاهش هزینه ها كمك می كند؟

طبقه بندی مناطق الكتریكی به ما خاطر نشان می كند كه چه نوع تجهیزاتی باید در آن مناطق به كار گرفته شود و از چه تجهیزاتی نمی توان استفاده كرد. چگونه این كار انجام می شود؟

برای مثال تجهیزات الكتریكی ضد انفجار تنها در برخی نواحی به كار گرفته می شوند. این تجهیزات شناسنامه و شناسه های ویژه ای دارند كه به ما می گوید كه آیا می توان از آنها در نواحی خطرناک خاصی استفاده كرد یا نه؟ بر این اساس ما می توانیم از این تجهیزات در مناطق پر خطر بدون نگرانی استفاده كنیم.

بنابراین برخی تجهیزات و ابزارهای الكتریكی را تنها می توان در ناحیه ۲ به كار گرفت، در حالیكه برخی دیگر در ناحیه خطر ۱ نیز كاربرد دارند. طبقه بندی بر اساس نواحی خطر را در ادامه توضیح می دهیم. هزینه این تجهیزات بسته به نوع محافظت و مناسب بودن برای استفاده در نواحی مختلف فرق می كند. بنابراین اگر مهندس طراح به اشتباه ناحیه ای امن را خطرناك طبقه بندی كند، و یا حتی اگر ناحیه ای را كه باید در ناحیه خطر ۲ طبقه بندی كند خطر ۱ بداند ناگزیر باید هزینه بیشتری برای خرید تجهیزات ضد انفجار با قابلیت بیشتر پرداخت كنید. چنین تجهیزاتی هزینه نگهداری بیشتری نیز در بردارند. بنابراین در دوره عمر خود نیز هزینه بیشتری را به شركت تحمیل می كنند.

از سوی دیگر، اگر منطقه خطری به اشتباه جزو مناطق ایمن طبقه بندی شود هزینه آن بسیار بالاست چرا كه ممكن است به انفجار ناخواسته ای منجر شود كه پیامدهایی مالی و جانی در پی داشته باشد و تصویر شركت را نیز مخدوش سازد. چنین اتفاقاتی ممك است حیات شركت را نیز به خطر اندازد.

بنابراین طبقه بندی درست مناطق خطر از منظر هزینه نیز همانند موضوع مهندسی ایمنی اهمیت دارد. در ادامه، ابتداد برخی مفاهیم اساسی آتش سوزی و انفجار را مرور خواهیم كرد. حتی اگر شما از این مفاهیم مطلع باشید مرور آنها مفید خواهد بود. ما برخی مفاهیم اساسی درباره مواد خطرناك را مرور خواهیم كرد كه به ماده درك بهتر طبقه بندی مواد و مناطق كمك خواهد كرد.

اصول آتش سوزی و انفجار

آتش معمولا با چهار عامل ایجاد می شود:

 منبع آتش ، سوخت ،  اكسیژن ، واکنش شیمیایی

وجود این چهار عامل برای تداوم آتش سوزی ضروری است كه لوزی حریق مشهور است .

×      مواد خطرناك یا آتش زا

ماده آتش زا می تواند گاز ، بخار ، مایع یا جامد باشد، كه به راحتی با اكسیژن هوا تركیب می شود و می تواند به آتش سوزی مداوم یا انفجار منجر شود.

این اتفاق عموما با یک جرقه، یک شعله کوچک و یا داغ شدن محیط ایجاد می شود. در ادامه بحث مواد آتش زا، مواد غیر آتش زا، مواد خطرناک و مواد انفجاری را مشابه می گیریم و تنها خطری که در نظر می گیریم خطر آتش گرفتن و یا انفجار این مواد است بنابراین خطرات چنین موادی مد نظر ما نیست. مواد آتش زا می تواند شامل مواد زیر باشد:

–       بخار قابل اشتعالی که از یک مایع متصاعد می شود.

–       نشتی قابل اشتعال

–       گازهای قابل اشتعال

–       غبار قابل احتراق

چرا مایعات قابل اشتعال را در این دسته نگنجانده ایم؟ اگر به رفتار مایعاتی که قابل اشتعال خوانده می شوند مثل بنزین دقت کنیم، متوجه خواهیم شد که چنین موادی منشاء آتش سوزی نیستند، بلکه بخارات و یا نشتی آنها عامل مهمی در آتش سوزی است. بنابراین مایع آتش زا به این معنا تعریف می شود که مایعی است که در دما و فشار خاصی نگهداری و یا محل می شود بخاراتی از آن ساطع می شود که فضای مناسبی برای آتش سوزی فراهم می کند.

استانداردهای طبقه بندی

۱-    استانداردهای آمریکای شمالی

۲-    استانداردهای اتحادیه اروپائی

این دو نوع استاندارد تنها در منطقه خاص خودشان به کار نمی روند. برای مثال شعبه آفریقایی یک شرکت چند ملیتی آمریکایی ممکن است از استانداردهای آمریکای شمالی استفاده کند هر چند کارخانه اش بیرون در آمریکای شمالی است و استاندارد کمیسیون بین المللی برق فنی (IEC) مشابه استانداردهای اروپائی است، انتظار می رود تمام کشورهای عضو (IEC) از جمله آمریکا از این استاندارد پیروی کنند. اما استاندارد آمریکای شمالی هنوز مرسوم است و در آمریکای شمالی استفاده می شود. تلاش هایی برای انطباق این دو استاندارد صورت گرفته برای کاربران این استانداردها آشنایی با هر دو این استانداردها مهم است. چرا که استانداردهای ملی از این دو استخراج شده اند و هرجایی که شما باشید حتی اگر از استاندارد ملی پیروی کنید متوجه خواهید شد که این استاندارد از یکی از این دو استاندارد استخراج شده است. ابتدا نگاهی به سیستم اروپائی که رایج تر است می اندازیم.

     سیستم اروپائی / سیستم ( IEC )

–       ( IEC ) علامت اختصاری کمیسیون بین المللی الکتروفنی است و بیشتر کشورهای دنیا از جمله آمریکا عضو آن هستند با این حال سیستم ( IEC ) در آمریکای شمالی رایج نیست و سیستم دیگری در آنجا استفاده می شود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

سیستم اروپائی بر مبنای نواحی شکل گرفته است. هر منطقه خطرناکی بر مبنای میزان وجود مخلوط گازهای خطرناک به چند ناحیه مختلف تقسیم می شود.

ابتدا مروری بر طبقه بندی مناطق برای مایعات و گازهای قابل اشتغال خواهیم پرداخت سپس طبقه بندی نواحی برای ذرات آتش زا را مرور خواهیم کرد.

نواحی مختلف و مطابق استاندارد ( IEC ) در ادامه توضیح داده شده اند.

ناحیه ۰: ناحیه ای است که در آن میزان بالایی از گازهای خطرناک وجود دارد. برای این که متوجه میزان خطر بشویم مثالی می زنیم. ناحیه ۰ به معنای وجود گازهای خطرناک در یک منطقه برای بیش از ۱۰۰۰ ساعت طی یک سال است.

ناحیه ۱: در این ناحیه میزان گازهای خطرناک کمتر است. به بیان کمی اگر گام های خطرناک به مدت ۱۰ تا ۱۰۰۰ ساعت طی یکسال در محیطی وجود داشته باشند آنجا را در گروه ناحیه ۱ قرار می دهیم.

ناحیه ۲: در این ناحیه نیز احتمال وجود گازهای خطرناک هست اما به اندازه ناحیه ۱ نیست. به بیان کمی اگر در ناحیه ای گازهای خطرناک به مدت ۶ دقیقه تا ۱۰ ساعت طی یکسال وجود داشته باشد آن منطقه را ناحیه ۲ می خوانیم.

با توجه به مطالب بالا می توان گفت که میزان خطر از ناحیه ۰ به فاصله ۲ کمتر می شود . بنابراین ناحیه ۰ خطرناکترین ناحیه و ناحیه ۱ از ناحیه ۲ خطرناک تر است.

خلاصه آنچه گفتیم در جدول زیر ارائه شده است.

شرایط

زمان وجود ماده خطرناک

ناحیه براساس استاندارد IEC

میزان خطر

ناحیه ای که در آن ترکیب گازهای قابل اشتعال و هوا به طور مداوم یا به مدت طولانی وجود دارد.

بالای از ۱۰۰۰ ساعت در سال

ناحیه ۰

بالا

ناحیه ای که در آن ترکیب گازهای قابل اشتعال بطور نسبی وجود دارد.

۱۰ تا ۱۰۰۰ ساعت در سال

ناحیه ۱

متوسط

ناحیه ای که در آن ترکیب گازهای قابل اشتعال خیلی کم است و یا به مدت بسیار کمی در محیط وجود دارد.

کمتر از ۱۰ ساعت در سال

ناحیه ۲

پائین

 گروه ها:

در سیستم IEC مواد به گروه های زیر تقسیم می شوند.

گروه ۱:

گروه ۲: گازهای قابل اشتعالی مثل هیدروژن، پرپان و یا بخارات قابل اشتعالی مثل استون و بنزن گروه ۲ به ۳ زیر گروه A، B، C تقسیم می شوند. زمانیکه طبقه بندی مواد را بررسی می کنیم آنها را بیشتر بررسی خواهیم کرد.

گروه ۳: ذرات ریز مثل غبار زغال، براده های آهن ، کاه و . .

برای اطلاعات بیشتر درباره استانداردهای مختلف (IEC) می توانید به وب سایت آن به آدرس http://www.IEC.ch مراجعه کنید.

 سیستم آمریكایی (‌NEC )

برای جزئیات كامل این سیستم به قانون ملی برق مصوب سال ۲۰۰۸( آخرین مصوبه در زمان تامین این كتاب )‌مراجعه نمائید . ماده ۵۰۰ این قانون به NEC مربوطه می شود و در آن جزئیات آمده است . به طور خلاصه این سیستم شامل طبقه ، بخش و گروه می شود .

طبقه به نوعی ماده خطرناك اشاره دارد.

طبقه ها

طبقه ۱: جائی است كه در آن گازهای قابل اشتعال و بخارات حاصل از نتیجه مایعات قابل اشتعال و یا قابل احتراق به اندازه ای وجود دارد كه برای اشتعال آن كفایت می كند .

طبقه ۲: این طبقه مكانی است كه به دلیل وجود غبارات قابل احتراق خطرناك است .

طبقه ۳: مكانی است كه به دلیل ایجاد مواد یا ذرات قابل اشتعال در زمان حمل ، تولید و یا استفاده از این ها خطر ناك است . اما در این طبقه ذرات معلق به آن اندازه در هوا متراكم نیستند كه برای آتش گرفتن كفایت كند .

بخش ها

سیستم آمریكایی به جای نواحی از بخش استفاده میكند . اما به جای ۳ ناحیه سیستم IEC تنها ۲ بخش وجود دارد .

بخش ۱:اگر در ناحیه ای احتمال وجود تركیب گازهای خطرناك بالا باشد آن را در بخش ۱ طبقه بندی می كنند .

بخش ۲: اگر در منطقه ای احتمال وجود گازهای خطرناك كمتر از ناحیه ۱ باشد آن را در بخش ۲ قرار میدهند . میتوان ناحیه ۰ و ۱ سیستم اروپائیها را معادل بخش ۱ در سیستم آمریكایی دانست .

ناحیه ۲ نیز معادل بخش ۲ است، مطالبی را كه عنوان كردیم در جدول زیر خلاصه می كنیم .

شرایط

معادل سیستم اروپائی

سیستم آمریكائی

میزان خطر

وجود مداوم یا طولانی مدت گازهای خطرناك

ناحیه ۰

بخش ۱

بسیار بالا

وجود میزان كمتر گاز یا وجود گاز در دوره های زمانی كوتاهتر

ناحیه ۱

بخش ۲

بالا

احتمال كم وجود گاز خطرناك . این ناحیه به طور كامل ایمن نیست و گازهای خطرناك برای مدت كوتاه وجود دارد.

ناحیه ۲

بخش ۲

پائین

آیا این سیستم طبقه بندی برای ذرات معلق نیز قابل استفاده است؟ خیر، طبقه بندی ذرات معلق به شیوه دیگری است كه در ادامه آمده است.

استانداردهای طبقه بندی ذرات غبار آتش زا – سیستم IEC

طبقه بندی IEC برای ذرات غبار مثل گازها و بخارات آتش زا است. ۳ ناحیه بر اساس احتمال وجود ذرات ریز قابل اشتغال وجود دارد. این نواحی به ناحیه ۲۰ ، فاصله ۲۱ و ناحیه ۲۲ موسوم هستند.این نواحی به همراه توضیحات آن در جدول زیر خلاصه شده است.

شـــــــرایـــــط

ناحیه IEC

میزان خطر

ناحیه ای كه در آن گرد و غبار قابل اشتعال به طور مستمر یا در اكثر مواقع وجود دارد و این مقدار به اندازه ای است كه میتواند ایجاد حریق نماید

ناحیه ۲۰

بسیار بالا

ناحیه ای كه در آن ذرات قابل اشتعال در شرایط عادی در موارد اندكی وجود دارند . و مقدار آن به اندازه ای است كه می تواند ایجاد حریق نماید.

ناحیه ۲۱

بالا

ناحیه ای كه در آن ذرات قابل اشتعال به ندرت وجود دارد و یا تنها برای زمان اندكی در محیط هستند و یا با فاصله ای كه در آن تجمع ذرات قابل اشتعال به اندازه ای است كه احتمال آتش گرفتن آنها كم است .

ناحیه ۲۲

پائین

 سیستم آمریكای شمالی

سیستم آمریكای شمالی برای ذرات قابل اشتعال مشابه همان سیستم برای گارها و مایعات قابل اشتعال است .

كلاس ذرات در سیستم آمریكای شمالی طبقه ۲ است . طبقه بندی ذرات در سیستم آمریكایی در جدول زیر آمده است .

شـــــــرایط

بخش

میزان خطر

منطقه ای كه در آن ذرات قابل اشتعال به طور مستمر یا در اكثر مواقع در شرایط عادی وجود دارد و مقدار آن به اندازه ای است كه می توان ایجاد انفجار یا آتش سوزی نماید و یا لایه ای ضخیم از ذرات بر روی زمین تشكیل می شود در ضمن این بخش شامل منطقه هایی است كه در آن خطاهای مكانیكی یا عملكرد نا مناسب تجهیزات ممكن است چنین تركیب آتش زایی را ایجاد نماید.

بخش ۱

بالا

منطقه ای كه در آن ذرات قابل اشتعال به طور مستمر و یا در اكثر مواقع در شرایطی كه كارها به صورت عادی پیش نمی رود به وجود می آید و مقدار آن نیز به حدی است كه می تواند منجر به آتش سوزی شود . این منطقه شامل جاهایی است كه ذرات آتش سوزی را جمع می شود اما مقدارش به حدی نیست كه در شرایط عادی كار تجهیزات الكتریكی را مختل كند . اما باعث می شود كه علاوه بر این جاهایی كه در آن ذرات قابل اشتعال در معرض تجهیزات الكتریكی قرار می گیرند و می توانند در مواردی كه دستگاه دچار عیب می شود به آتش سوزی منجر شود را نیز شامل می شوند.

بخش ۲

پائین

الیاف قابل اشتغال در سیستم آمریكای شمالی در طبقه ۳ قرار میگیرند . طبقه بندی این مواد در جدول زیر آمده است .

شرایط

بخش

میزان خطر

ناحیه ای كه در آن الیاف قابل اشتعال تولید و یا استفاده میشود . برای مثال میتوان به پنبه ، الیاف پارچه اشاره كرد . كارخانه نیز پاك كنی .

بخش ۱

بسیار بالا

فاصله ای كه در آن الیاف قابل اشتعال حمل و یا ذخیره می شوند.

بخش ۲

بالا

در ادامه به طبقه بندی مواد می پردازیم .

طبقه بندی مواد

مواد خطرناك میزان خطر متفاتی دارند . به عبارت دیگر برخی مواد به طور ذاتی خطرناكتر هستند . بنابراین علاوه بر توصیف منطقه باید موادی كه در این نواحی استفاده می شود را طبقه بندی كرد . در اینجا نیز ۲ سیستم عمده اروپائی و آمریكایی شمالی وجود دارد.

سیستم IEC

سیستم IEC به مواد مختلف كه در طبقات متفاوت چیده شده اند تقسیم می شود كه عبارتند از گروه I ، گروه II و III . این تقسیم بندی در زیر آمده است :

گروه I: ابزارهای معدنی به ویژه معادن زیر زمینی كه شامل گازهای متال هستند .

گروه II: گازهای قابل اشتعال مثل پروپان و هیدروژن و ….. و همچنین بخارات قابل اشتعالی مثل استون و بنزین.

به زیر گروه های C,B,A تقسیم می شود.

گاز یا بخار نماینده

گروه

درجه خطر

هیدروژن

IIC

بالا

اتیلن

IIB

متوسط

پروپان

IIA

پائین

میزان خطر برای مواد IIC بالا تر و برای گروه IIA پائین تر است .

گروه III : ذراتی مثل ذرات زغال ، غلات و فلزات .

سیستم آمریكای شمالی

در سیستم آمریكایی هر طبقه به چند گروه تقسیم می شوند . بنابراین طبقه ۱ چهار گروه A,B,C,D را شامل می شود . هر گروه شامل یك یا چند ماده با ویژگی های انفجاری مشابه هست . میزان خطر به عكس سیستم اروپائی است بنابراین گروه A پر خطرترین و گروه D كم خطرترین در این دسته می شود .

در جدول زیر گروه های طبقه ۱ آمده اند.

طبقه

گروه

ماده نمونه

طبقه I

A

استلن

طبقه I

B

هیدروژن

طبقه I

C

اتیلن

طبقه I

D

پروپان

در ضمن توجه داشته باشید سیستم IEC 3 گروه داشت ، ما سیستم آمریكایی ۴ گروه دارد. طبقه ۲ نیز گروه های متفاوتی دارد این گروه ها E,F,G  نامیده می شوند تا به راحتی بتوانیم متوجه شویم كه در طبقه ۲ قرار دارند . جدول زیر موارد این گروه ها را نشان می دهد .

طبقه

گروه

ماده نمونه

طبقه II

E

ذرات آلومینیوم و منیزیون

طبقه II

F

هوای حاوی ذرات كربنی قابل اشتعال مثل زغال و زغال سنگ

طبقه II

G

ذراتی كه در گروه E,F قرار ندادندمثل آرد و ذرات غلات

در جدول زیر طبقه بندی مواد این ۲ سیستم مقایسه شده اند .

نمونه ماده / گاز

سیستم IEC

گروه بندی سیستم آمریكای شمالی

استیلن

IIC

A

هیدروژن

IIC

B

اتیلن

IIB

C

پروپان

IIA

D

متیل

E

زغال سنگ

F

ذرات غلات

G

طبقه بندی ها

      در كنار طبقه بندی مناطق و مواد ها به طبقه بندی دما نیز احتیاج داریم .

      چرا این طبقه بندی مورد نیاز است . در منطقه خطر كه گازها و بخارات قابل اشتعال متراكم شده اند ، یك سطح داغ می تواند انرژی لازم برای انفجار را تامین كند . مجددا” این طبقه بندی دما در سیستم IEC می اندازیم . سیستم IEC و در ارتباط بادها )

كلاس دما

بیشینه دمای سطح

 

Cّ

T1

۴۵۰ّ

T2

۳۰۰

T3

۲۰۰

T4

۱۳۵

T5

۱۰۰

T6

۸۵

      باید به این نكته توجه كنیم كه هر ۳ این طبقه بندی ها یعنی طبقه بندی مناطق خطر ، طبقه بندی مواد خطر زا و طبقه بندی كلاس دما برای ایمن نگاه داشتن محیط هستند و باید در كنار هم آن ها را دنبال كنیم . در جدول بالا T6 نشان حداكثر های سطح می تواند ۸۵Cّباشد . این چه معنی می دهد ؟ این یعنی این كه اگر تجهیزاتی گرما تولید كند و دمای سطحی آن بیش از دمای قابل قبول شود به سنج اشتعال بالقوه تبدیل می شود .

مثالی در ارتباط با طبقه بندی ها :

محوطه ای را در بگیرید كه درآن دی سولفید كربن نگهداری می شود .( گازی بسیار قابل اشتعال كه در سیستم اروپایی در كلاس IIC طبقه بندی می شوند . این قابل تصور است كه دی سولفید كربن ممكن است در یك زمان طولانی در فضا موجود باشد ، اما كمتر از ۱۰۰۰۰ ساعت در یكسال.

در این حالت میتوان محیط را در فاصله ۱ و IIC و T6 قرار داد . آخرین سجل كه T6 است طبقه بندی دما را به انتها می رساند . این منطقه ناحیه طبقه شده در وضعیت T6 قرار گرفته است چون كربن دی سولفید در درجه حرارت ۹۰^C قابل اشتعال است . بنابراین اگر چه بیشینه دمای سطح باید كمتر از این مقدار باشد اما اگر ناگهان این ماده با سطح داغ تری برخورد پیدا كند به خاطر پتانسیل آتش گیری بالایی كه دارد احتمال انفجار زیادی دارد.

سیستم آمریكای شمالی

بیشینه دما – C

بیشینه دما – F

كد

۴۵۰

۸۴۲

T1

۳۰۰

۵۷۲

T2

۲۸۰

۵۳۶

T2A

۲۶۰

۵۰۰

T2B

۲۳۰

۴۴۶

T2C

۲۱۵

۴۱۹

T2D

۲۰۰

۳۹۲

T3

۱۸۰

۳۵۶

T3A

۱۶۵

۳۲۹

T3B

۱۶۰

۳۲۰

T3C

۱۳۵

۲۷۵

T4

۱۲۰

۲۴۸

T4A

۱۰۰

۲۱۲

T5

۸۵

۱۸۵

T6

سیستم اروپایی / IEC دارای رده بندی از T1 تا T6 است . چنین طبقه بندی در سیستم آمریكایی شمالی نیز دیده می شود . به هر حال بعضی بخشها دارای زیر بخش هایی هستند كه كوچكتر می شوند ، مثل T2A , T2B , … برای مقایسه و جمع بندی طبقه بندی ها كه بر اساس مواد و درجه اشتغال سطحی به جدول زیر نگاهی می اندازیم.

طبقه بندی دما

بیشینه دمای سطح

IIA

IIB

IIC

T1

C 450

متان آمونیوم

هیدروژن

T2

C 300

بوتان

اتیلن

T3

C 200

كروزن سیلكوهگزین

T4

C 135

استر آلدئید

دی اتل اتر

T5

C 100

T6

C 85

كربن دی سولفید

بعضی دیگر از استانداردها و راهنماها

راهنمای ATEX

استاندارد ATEX در اتحادیه اروپا به كار می رود این استاندارد تجارت آزاد را در اتحادیه اروپا با همسو كردن نیازهای حقوقی و فنی برای محصولاتی كه در شرایط انفجاری به كار می رود تهسیل می كند . این استاندارد برای تجهیزات الكتریكی و غیر الكتریكی و سیستم های حفاظتی به كار می رود . این استاندارد از اول ژولای ۲۰۰۳ اجباری شده است . استاندارد ATEX تجهیزات بسیاری را شامل می شود . این دسته شامل لوازمی است كه در كارخانه های پتروشیمی ، معدن و یا شاید جاهایی كه امكان انفجار وجود دارد به كار می رود . به عبارتی ۳ پیش شرط برای به كارگیری این استاندارد وجود دارد :

۱-      تجهیز باید خودش منبع آتش سوزی باشد .

۲-      تجهیز در محیط قابل انفجار به كار برود .

۳-      تجهیز در شرایط نرمال باشد .

۴-      این استاندارد همچنین شامل لوازمی است كه برای استفاده ایمن یا لوازم ایمنی برای استفاده ایمن از تجهیزات را شامل می شود . تجهیزات اخیر ممكن است بیرون از محیط قابل انفجار هم به كار رود.

سیستم علامتگذاری ATEX

علامتگذاری در ATEX متفاوت است . علامتگذاری AT شامل ۳ چیز زیر است .

۱-      گروه تجهیزات

۲-      شاخه تجهیزات

۳-      گروه مواد

در ادامه این ۳ گروه را توضیح می دهیم .

گروه تجهیزات

این گروه نشان دهنده محل قرارگیری تجهیزات است كه آیا در معادن هستند یا خیر ؟

زیر گروه I برای استفاده در مناطق معدنی است خصوصاً معادن زیرزمینی كه خطر نشت گاز معدن در آنها وجود دارد .

زیر گروه II تكمیل كننده تجهیزات است كه برای بقیه مكانهای خطر كه در زیر گروه اقرار ندارند ، مورد استفاده قرار می گیرد .

شاخه تجهیزات

این دومین تكه از اطلاعات مورد نیاز برای تشریح سطح امنیت مورد نیاز است . این شاخه به ۳ زیر سطح تقسیم می شود . كه آنها را به نام های زیر شاخه ۱ ، زیر شاخه ۲ ، زیر شاخه ۳ می شناسیم .

زیر شاخه ۱:

برای تجهیزاتی كه در سطح بالایی از ایمنی قرار داشته باشند . از این شناسه استفاده می كنیم كه در نهایت در برگیرنده ۲ ابزار مستقل حفاظتی هستند .

زیر شاخه ۲ :

      این دسته شامل تجهیزاتی هستند كه تنها در بردارنده سطح ایمنی را ابزار حفاظتی هستند . البته این سطح هم جزء سطوح بالای ایمنی هستند .

زیر شاخه ۳ :

اینها تجهیزاتی هستند كه از سطح عادی توجه و مراقبت برخوردار هستند .

گروه مواد

آخرین قسمت اطلاعات ، موارد مربوط به مواد هست .

G برای توصیف موقعیت حفاظت از انفجارهایی است كه در فضاهایی اتفاق می افتند كه شامل ، گازها ، بخارها ،‌ و یا غبارها هستند.

D برای توصیف ایمنی انفجارهایی كه در محیط های پر ذره استفاده می شود. ما تمامی این موارد را در جدول زیر نشان می دهیم .

شاخه تجهیزات

طبقه IEC

نوع حفاظت

G 1

طبقه ۰

۲ ابزار مستقل حفاظتی

۲ G مورد نیاز است

طبقه ۱

۱ ابزار مستقل حفاظتی

۳ G مورد نیاز است . البته G 1 و یا G2 هم قابل قبول است .

طبقه ۲

سطح ۱ ایمنی كه متمركز بر عملیات معمول است .

 

D1

منطقه ۲۰

۲ ابزار مستقل حفاظتی

D2

منطقه ۲۱

۱ ابزار مستقل حفاظتی

D3

منطقه ۲۲

۱ سطح ایمنی كه متمركز بر عملیات معمول است.

توجه كندی كه سه طبقه بندی زیر سیستم ATEX بستگی كاملی به طبقه بندی نرمال كه شامل تناسب كاملی از مناطق ، گروه ها و طبقه بندی های دمایی هستند ، دارد .

گرچه ایالات متحده غالباً سیستم طبقه بندی آمریكای شمالی را كه پیشتر توضیح دادیم دنبال   می كند . اما همچنان یكی از اعضای IEC است و باید هماهنگ با استانداردهای IEC ، استانداردهای ملی خودش را تدوین كند . به معنای دیگر ایالات متحده نیز همگام با معنا شناسی ناحیه حركت می كند تا معنا شناسی منطقه ها و گروه ها . بنابراین ماده ۵۰۵ بیان كننده شاخص های مالی الكتریكی هستند كه در سال ۱۹۹۶ مناطق خطرناك را بر اساس محتوای استانداردهای ناحیه ها ، طبقه بندی كرد تا بر اساس منطقه بندی .

به هر حال باید این مطلب را درك كرد كه ، پیش نیازهای این سیستم دقیق معادل سیستم IEC نیستند و تفاوتهایی هنوز وجود دارد . اما مفهوم همپوشانندگی یكسان است .

اجر شما گیج شده اید یا قاطی كرده اید ، نگران نباشید ، شما تنها نیستید . خیلی از افراد احساس می كنند این ۲ سیستم علیرغم داشتن مفاهیم عالی در این دهكده جهانی قادر نیستند برای مدتی طولانی (تا ابد) مستقل از هم حركت كنند . در نهایت امروزه حركتهایی جهت یكسان كردن و تلفیق كردن این دو سیستم داخل یك واحد منسجم دیده می شود . این حركت به نامه هماهنگی در استاندارد سازی شناخته می شود .

حركت برای هماهنگ كردن مناطق خطرناك و استانداردهای حفاظتی انفجارات به نام تصویر IEC EX شناخته می شود .

چگونه این طبقه بندی منطقه ای را استخراج كنیم ؟

همانطور كه پیشتر دیدیم یك موقعیت خطرناك و یا طبقه بندی شده ممكن است هم در ناحیه ۵ باشد و هم در ناحیه ۱ و هم ۲ (در سیستم اروپائی) . سیستم آمریكایی فقط ۲ نوع طبقه بندی دارد . منطقه ۱ یا ۲ صرف نظر از مفهوم سیستم ، روش تشریح منطقه بندی یادآور مفهوم یكسانی است . فقط به دلیل اینكه یك ناحیه یا منطقه در بردارنده مقادیری از مواد خطرناك هست ، به طور اتوماتیك ناحیه ۰ یا ۱ یا نواحی مشابه به جای نخواهد گرفت . عوامل بسیار زیادی وجود دارند كه در این طبقه بندی ها تأثیر می گذارند . ما بعداً به این موارد بر می گردیم .

نكات بیشتری برای تذكر وجود دارد كه قبل از تشریح مثالهای این كتاب آنها را در زیر توضیح خواهیم داد

افسانه های طبقه بندی نواحی

افسانه های زیادی در ارتباط با طبقه بندی نواحی وجود دارد . در زیر به برخی از آنها اشاره می كنیم .

افسانه ۱

داخل یك لوله / مجرا همیشه ناحیه ۰ است .

شرح ناحیه ۵ را به یاد بیاورد كه می گفت ، ناحیه ۰ جایی است كه گازهای قابل اشتعال و بخارات و تركیب هوا به طور پیوست وجود دارند و یا برای دوره ای طولانی ( بیش از ۱۰۰ ساعت در سال در آن ناحیه هستند . تصور این مطلب می تواند منجر به یك پایان وحشتناك بشود كه داخل مجراهایی كه بخارات در آنها جاری هستند همواره دارای شرایط ناحیه ۰ هستند . البته همیشه هم همینطور نیست . محفظه بخار در راكتورها ممكن است توسط بخارات و یا گازهای قابل اشتعال ، اشباغ شده باشد و در نهایت این وضعیت خطرناكترین موقعیت را دارد و انفجاری مانند این بالاترین است . بنابراین این تنهای یك تركیب اكسیژن و بخار است اما نه یك انفجار بخار و اكسیژن . لطفاً در برآورد میزان خطر دقت كافی را مبذول نمائید كه چنین مناطقی باید در چه ناحیه ای قرار داشته باشند . Reactor’s agator

مثال

یك رآكتور باید بتواند فعل و انفعالات ناشی از چرخه هیدروژن را تحمل كند . در طی این فرآیند گاز هیدروژن در محفظه بخار وجود دارد اما اكسیژنی آنجا نیست . در این مثال داخل لوله های گاز ناحیه ۰ در نظر گرفته شده اند ، و اكسیژنی وجود ندارد و بنابراین هیچ تركیب اكسیژن و هیدروژه قابل انفجار و اشتعال نخواهد بود . به هر حال ، اطراف مجاری عبور بخار در ناحیه ۱ یا ناحیه ۲ طبقه بندی شده اند كه اینها هم بستگی به یكسری زیر فاكتور دارد ، مانند شدت نشت هیدروژن به خارج محل پیچ ها و بست ها ، محل مهر و موم آشوبكر رآكتور ، اطراف سیستم های واشر و …. اگر بتوانیم از یك بست مهر مكانیكی در اطراف پیچها و بستها لوله ها استفاده كنیم ،‌می توانیم مقدار نشتی هیدروژن را به حداقل برسانیم و واشرها را نیز حفظ كنیم . در طبقه بندی باید چنین جزئیاتی را مدنظر داشته باشیم .

 در محفظه های بخاری كه نیتروژن را نگهداری می كنند . آن را به صورت تحت پوشش نگه دارند به همین علت كوچكترین فرصتی جهت نشت و تركیب با اكسیژن و انفجار پدید نمی آید .

بنابراین داخل این تانكها جزء ناحیه ۰ نخواهند بود . البته اگر این تانكها دارای شیرهای تخلیه باشند ، این شیرهای تخلیه ممكن است مقداری بخار را در هوا بدمند كه ناحیه اطراف آنها خطرناك خواهد بود و در ناحیه ۰ یا ۱ طبقه بندی می شوند .

افسانه ۲

ایمن بودن بهتر از تاسف است ، بنابراین اگر در موردی شك داشتید ،‌آن را ناحیه بدانید .

چیزی از این كار خطرناك تر نیست ، شما نمی توانید همه جای كارخانه را ناحیه ، بدانید زیرا چنین چیزی در اغلب كارخانه های مدرن صحت ندارد.

بنا به قواعد زیست محیطی بسیاری از كشورها ،‌ فرم های LDAR كشف نشتی و رفع آن ) ،‌فرایندهای بهینه سازی و مهندسی مجدد در سال های گذشته و توسعه فناوری های جدید ، میزان نشتی مواد شیمیایی خطرناك را كمتر از گذشته كرده است .

بسیاری از پمپ های مواد آتش زا را حمل می كنند ،‌عایق های مكانیكی دارند كه نشتی را كاهش می دهد . شیرها بهتر شده اند و از آنها چیزی نشت نمی شود . بسیاری از بخارات گازی سوزانده یا جمع آوری می شوند . همه اینها بدان معناست كه ناحیه . و حتی ناحیه ۱ نسبت به گذشته بسیار كاهش یافته است .

افسانه ۳

بهتر است كه فرایند های خطرناك در محیط بسته باشد تا فضای باز.

این مسئله به خود ناحیه خطرناك مربوط نمی شود . و به راحتی كاركنان مربوط می شود.

به نظر این گونه می آید كه وقتی راحی خطر ناك را طبقه بندی می كنیم ،‌جاهایی در ساختمان قرار دارند ،‌خطرناك تر دانسته می شوند.تنها دلیل آن مسایل تهویه است . از نظر مدیریت نواحی خطرناك ،‌نواحی باز با تهویه بهتر ایمنی تر از مناطق بسته هستند.

 

افسانه ۴

نواحی بیرون از ناحیه . ۱ و ۲ ایمنی هستند .

درست است مناطق كه به عنوان نواحی خطرناك شناخته نمی شوند ، ایمنی هستند . اما این مسئله ۱۰۰% نیست . منطقه ای كه خطرناك شناخته شده است ،‌هنوز با میزانی از خطر همراه است و ممكن است در آن بخار ات قابل اشتعال وجود داشته باشد .برای مثال اگر در ناحیه ای حدود ۸ ساعت در سال بخارات قابل اشتعال وجود داشته باشد . این ناحیه ایمنی تر از ناحیه ۲ است . اما كاملا” ایمنی نیست ، هنوز احتمال آتش سوزی در این ناحیه وجود دارد ، هر چند این احتمال اندك است . نمی توانید این ناحیه را به اندازه ناحیه ای كاملا” ایمنی – كه واقا” ایمنی و عاری از بخارات قابل اشتعال است امن بدانید.

مثال

موضوع بالا – نواحی ایمنی – در هنگام تحقیق در باره انفجار BUACEFIELD شیب فوق العاده ای یافت . در این آتش سوزی ابری از بخارات آتش زا به منطقه ای كه ایمنی داشته باشد ، نفوذ نفوذ كرد و در آنجا در مجاورت منبع آتش قرار گرفت . این منبع میتواند یك بخاری باشد كه به دلیل ایمنی داشتن منتطقه از روشن كردن آن جلوگیری نمی شود . آتش سوزی به انفجار ۲۳ تانكر بزرگ سوخت منجر شد و ۴۳ زخمی بر جا گذاشت .آتش ۵ روز دوام آورد . جزئیات این حادثه را می توانید در پیوند httpz//www.buncefieldnvestion.90vjk بخوانید.

 

منابع نشتی

اولین گام طبقه بندی نواحی شناسایی منابع نشت بخارات آتش زا ست و چندین راه متفاوت برای نشت وجود دارد كه در ادامه توضیح می دهیم .

نشت پیوسته

این حالت زمانی رخ میدهد كه در طی یك عملیات نرمال ، بخارات و یا گازهای قابل اشتعال به شكل پیوسته یا در یك بازه زمانی طولانی با هوا در حال تركیب شدن هستند و این فرآیند در نهایت باعث ایجاد یك تركیب گازی انفجاری خواهد شد.

نشت اولیه

این منبع زمانی ایجاد می شود كه بخارات و گازها ناگهان در محل خودشان خارج شوند ، در طی یك عملیات نرمال این وضعیت ،‌و خروج ماگهانی گازها می تواند عاقبت فاجعه آمیزی مثل انفجار را در پی داشته باشد .

نشت ثانویه

این اصطلاح زمانی كاربرد پیدا می كند كه گازها در یك وضعیت خاص توانایی خروج را داشته باشند و این تنها زمانی رخ می دهد كه وضعیت روند ادامه عملیات از حالت نرمال خارج شود . بنابراین چنین بخاراتی میتواند در اثر تركیب با هوا حالت نشتی انفجاری پیدا كند .

 

ارتباط بین منابع نشتی و ناحیه های خطر

بعضی از خواننده ها می تواند به سرعت ارتباطی بین منابع و ناحیه ها پیدا كنند ، آنها نشت پیوسته را با ناحیه ۵ نشت اولیه را با ناحیه ۱ و نشت ثانویه را با ناحیه ۲ مرتبط می نمایند . اما ارتباط بین این ها به این سادگی نیست .چرا ؟

به سادگی به دلیل تهویه و جریان حركت هوا كه میتواند نشتی را به مناطق دوردست ببرد یا غلظت آنها را در محوطه رقیق كند و آن را زیر سطح LEL بیاورد.

بنابراین ما باید حتما” وضعیت غلظت و تهویه هوا هم در زیر نگاهی بیندازیم .

جریان و حجم غلظت

افزایش غلظت می تواند معمولا” منجر به پائین آمدن سطح طبقه بندی مناطق شود كه قبلا” در آن باره صحبت كردیم . منطقه ۱ به منطقه ۲ تبدیل می شود وقتی كه بخارات به سادگی متفرق شوند . به یاد داشته باشید كه خطر تركیب بخار / هوا به خودی خود پتانسیل مشتعل شدن را دارد . گاز تنها به خودی خود چنین توانایی را ندارد. پس به شكل منطقی اگر ما بتوانیم توسط هوا رقیق شدن تركیب را بالا ببریم ،‌ممكن است بتوانیم غلظت گاز را تا سطح پائین تری از حد خطر پائین بكشیم . در نتیجه می توانیم خطر را پائین بیاوریم . بنابراین به عنوان یك رویه ، اولین قدم باید از افزایش علظت منطقه خطر آگاه باشیم .

مثال

یك پمپ را در نظر داشته باشید كه بالای یك مخزن واقع شده است . این مخزن ممكن است حاوی مایعات خطرناك باشد ( كه ممكن است دارای بخارات قابل اشتعال در حال تركیب با هوا باشد .) از زمانی كه این تجمع در یك موتورخانه در بسته مستقر می شود ،‌سطح تركیب بخارات خطرناك كم كم اوج میگیرد . بنابراین ، این نقطه به عنوان خطر شماره ۱ طبقه بندی می شود . این وضعیت خیلی بیشتر به زمانی است كه گاز های خطرناك و تركیب بخاری آنها برای مدتی طولانی در یك این جا حاضر بوده باشد.

وضعیت منطقه خطر ،‌بستگی مستقیمی به عوامل بسیار زیادی باشد مثل درجه تهویه گازها كه این حجم حاصل آزاد شدن بخارات از پمپ است . ( مثال نشت از كنار بست توجه كنید ) .

یكی از كارهایی كه میتوان برای پیشگیری از وقوع انفجاری انجام داده نصب یك فن با اینكه است كه تهویه مناسبی را تامین كند بنابراین هوای داخل موتور خانه ( اتاق پمپ ) به وضعیت انفجاری تبدیل نمی شود . این كار باعث كاهش وسعت منطقه خطر می شود.

حالا برگردیم به همان وضعیت پمپ در مثال ، اگر این پمپ را در هوای آزاد نصب كنیم ، تجمع بخارات قابل اشتعال به سادگی در هوا پخش شد و در نهایت سطح غلظت پائین خواهد آمد . در نتیجه احتمال این كه محیط اطراف این پمپ به مرحله انفجار برسد الان بسیار پائین تر هست و طبقه بندی این منطقه خطر می تواند به منطقه ۲ محدود شود و یا اصلاً خطرناك تلقی نشود .

راهنمای قدم به قدم برای طبقه بندی یك ناحیه

مثل هر پروژه ای ، طبقه بندی یك ناحیه می تواند به مراحل گوناگونی تقسیم شود . پس از تكمیل این مراحل ( قدم ها ) ما می توانیم منطقه را با پرسش طبقه بندی كنیم . پس از بررسی قدم به قدم این مراحل یك نمونه واقعی را بررسی می كنیم كه مربوط است به یك محوطه نگهدارنده تانكر . این مثال باعث می شود كه مطلب را به درستی دریابید .

قدم اول :

تصمیم بگیرید كه كدام یك از استانداردها را می خواهید استفاده كنید . طبقه بندی می تواند بر اساس سیستم استاندارد به سیاست كمپانی و قواعد محلی داشته باشد .

قدم دوم :

نقشه ابزار یا ماشین آلات ساختمانی را چك می كنیم كه آیا این ابزار حاوی مقدیر زیادی از مواد قابل اشتعال هستند ؟ مقدار زیاد منظورمان بسیار زیادتر از میزانی است كه در یك آزمایشگاه كوچك موجود است . اهمیت این نكته به خاطر این است كه میزان بالای مواد قابل اشتعال به معنای بالا رفتن خطر است .

قدم سوم :

اگر ماشین آلات دارای مواد قابل اشتعال باشند ، باید بدانیم كه چه هستند ؟ در چه طبقه بندی درجه حرارتی یا نوع ماده ای هستند ؟ بقیه اطلاعات لازم دیگری مثل نقطه اشتعال ،‌دمای احتراق خود به خودی ،‌چگالی گاز / بخار ( این كه آیا از هوا سبك تر است یا نه ؟ ) این اطلاعات را در یك تابلو یاد داشت كنید و بعد آنها را دسته بندی كنید تا بتوانید آنها – آن طور كه لازم است طبقه بندی كنید.

قدم چهارم :

ماشین آلات را به واحدهای مجزا طبقه بندی كنید ، اگر هنوز این كار انجام نشده . سپس این واحدهای مجزا را كلاسه بندی كنید . مثل محوطه نگهداری تانكرها یا یك واحد تقطیر آنها را همچنین از نظر وضعیت نشست هم طبقه بندی كنید . این اطلاعات را یك نمودار مجزا یاداشت كنید و سپس محل قرارگیری این تجهیزات را در یك نقشه مادر معین كنید .

قدم پنجم :

وضعیت تهویه هوا را بررسی كنید . آیا یك ساختمان بسته است ؟ یا در یك هوای آزاد قرار دارد ؟

وضعیت فرش باد چگونه است ؟ آیا جهت فرش باد در طول روز تغییر میكند یا خیر از یك وضعیت پایدار برخوردار است؟

اگر در یك ابر از بخارات حاصل آید با كمك فرش باد به چه میزان از محل دور خواهد شد ؟ آیا محلی وجود دارد كه بخارات در آنجا گیر بیفتند؟ توجه كنید بعضی از مواد مثل بخار اتیلن ، پس از نشت گرایش به تجمع دارد و حتی در یك محیط بسیار كوچك هم قادر به تجمع است حتی اگر شما تمام محل را توسط یك مكنده گاز پاكسازی كنید ، نباید مطمئن باشید تا تمام محل را چك كنید

از طرف دیگر هیدروژن تمایل به بالا رفتن دارد چون از هوا سبك تر است ، بنابراین وقتی كه از بالای مخزن نشت می كند نمی توانند به سمت زمین حركت كند و شما آن را ردیابی كنید .

قدم ششم :

بر اساس یافته های قدم های ۵ و ۶ و استانداردهایی كه انتخاب كرده ایم و مناطق خطری كه مشخص كرده ایم یك طرح اولیه مناطق درست می كنیم ( هم نقشه و هم ارزش گذاری ها ) . این مقادیر می توانند حاوی اطلاعات نقاط نشت كه در قدم ۴ معلوم كردیم هم باشند . برخی استانداردها حداقل فاصله از منبع نشتی را تعریف می كنند و آن را ناحیه ۰ می دانند . این فاصله ها را مشخص كرده و معلوم می كنند كه تا چه میزان خطرناك هستند .

قدم هفتم :

            این نواحی خطرناك را با توجه به استانداردهایی كه انتخاب كرده اید به مناطق مختلف تقسیم كنید .

نمونه عملی طبقه بندی نواحی

            نمونه این كه در ادامه می آید مجموعه مخزنی در هیدروكربن ها است كه فرآیند را روشن تر شرح دهد. این مخازن شامل ۳ مخزن است كه یكی از آنها ۱۰۰ متر مكعب و دو تای دیگر ۵۰ متر مكعب هستند . این مخازن برای ذخیره سازی هیدروكربن های مختلفی كه قابلیت اشتعال بسیاری دارند در نظر گرفته شده اند این مواد پائین تر از گروه IIA , IIB هستند . مخازن مورد اشاره در زمین بازی در نزدیكی كارخانه اصلی قرار دارند . سقفی برای این مخازن ساخته نشده چون هوای این منطقه خوب بوده و نور خورشید مشكلی برای مخازن ایجاد نمی كند . سیستم نیتروژن نیز برای كاهش نشتی بخارات پیش بینی شده است . شیرهای اطمینان نیز در هر سه مخزن وجود دارد . مقررات نیز دسترسی به محل ذخیره سازی هیدروكربن ها را با فنس كشی به افراد مجاز محدود كرده است . قدم های ۱ تا ۰ كامل شده اند . دی این مثال طبقه بندی بر اساس استاندارد IEC انجام شده است .

بنابراین منبع نشتی شناسایی شده و مطابق شكل نمایش داده شده راهنمای این تصویر در شكل زیر آمده است .

توجه داشته باشید كه با وجود سیستم پوشش گاز ناحیه ۰ نداریم و در ادامه وضعیت طبقه بندی مناطق خطر را در صنایع بحث می كنیم . این كه چگونه بر كارخانه اثر می گذارند برای بهبود وضعیت چه كاری می توانیم انجام دهیم .

پیامدهای طبقه بندی ضعیف مناطق

این كه چگونه مناطق خطرناك را طبقه بندی می كنید یكی از مهمترین مسائل است . البته به آن توجه نمی شود و اغلب مورد غفلت واقع می شود . چرا این گفته است ؟ چون شیوه ای كه با آن مناطق خطرناك طبقه بندی می شوند تاثیر بسیاری بر هزینه های كارخانه دارند . مشكل این جا است كه این هزینه ها در صورتهای مالی شفاف نیستند و در هزینه های بهره برداری و نگهداری و تعمیرات و بالا رفتن هزینه های سرمایه ای پروژه های جدید خود را نشان می دهند . چگونه این اتفاق می افتد . مطابق زیر این موضع را شرح می دهد :

طبقه بندی سختگیرانه

به طور خلاصه طبقه بندی سختگیرانه پیامدهای زیر را دارد :

۱-      افزایش هزینه های سرمایه ای در پروژه جدید با توجه به تجهیزات خاص گران قیمت مورد نیاز

۲-      افزایش هزینه های بهره برداری و تعمیرات تجهیزات موجود تعویض قطعات گران تر از نگهداری و تعمیرات زمان بر و دشوار تر می شود و هزینه ها بالا می رود .

۳-      بی دلیل در جامعه كارخانه شما خطرناك تلقی می شود. توجه كنید كه افراد عادی منطقه خطرناك و بد ریسك به یك معنی است .

۴-      افزایش هزینه های بیمه

 

طبقه بندی سهل گیرانه – بازی با آتش

طبقه بندی سهل گیرانه منطقه ای را كه واقعاً خطرناك است بی خطر می شمارد . این امر ممكن است به دلیل غفلت یا ناآگاهی مهندس طراح رخ بدهد و یا اینكه طرح اولیه بدون طبقه بندی مجدد مناطق خطر تغییر كند . چنین چیزی از طبقه بندی سختگیرانه موضع جدی تری است . شما بلافاصله بعد از طبقه بندی هر ناحیه به منطقه خطرناك استاندارد های ؟؟؟؟؟؟؟ را برای آن منطقه دنبال می كنید . نصب تجهیزات ضد انفجاری كه برای آن منطقه مناسب است را پی می گیرید . به این ترتیب هزینه ها شامل ضایعات انسانی با طبقه بندی مناسب مناطق خطر بهینه می شود . در یكی از موارد تراژیك اخیر در آمریكا انفجار بزرگی از گرد و غبار رخ داد . طبقه بندی نادرست و استفاده از تجهیزات الكتریكی نامناسب در این منطقه خطرناك علت این فاجعه بود . متاسفانه ۶ نفر در این حادثه از بین رفتند به طور خلاصه طبقه بندی سهل گیرانه پیامدهای زیر را دارد .

۱-      افزایش ریسك در كارخانه این كه كسی از آن مطلع باشد (به ویژه مدیریت ارشد)

۲-      در مواقع بروز حادثه و كلاً در مقصر دانستن شركت پیروز می شوند .

۳-      مطبوعات برای شركت دردسر ایجاد می كنند و یا حتی ممكن است حیات آن را بخطر بیندازند.

بنابراین طبقه بندی دست مناطق خطر چیزی بین طبقه بندی سختگیرانه و سهل گیرانه است كه همه به دنبال آن هستند .

و اكنون چه باید بكنیم ؟

این مشكلات چگونه قابل حل هستند ؟ با انجام ممیزی تجهیزات موجود و شناسایی مناطق خطر مطابق با استانداردها و آموزش پرسنل در مورد طبقه بندی مناطق می توان بر این مشكل غلبه كرد . هر كسی كه در مناطق خطر كار كند بداند كه این منطقه خطرناك است و این مسئله تنها با آموزش رسمی انجام می شود اما شیوه تدریس معلوم همواره سودمند نیست و در محیط كسب و كارهای امروز كه جانشین برای فردی كه به آموزش فرستاده می شود در دسترس نیست ، چنین رویكردی بسیار پر هزینه است . بنابراین دوره های آموزش الكترونیك تنها شیوه ای است كه برای آموزش پرسنل عملیاتی به طور مؤثر و مستمر با هم است . شیوه های حفاظت از انفجار الكتریكی ایمنی را افزایش می دهد و اتفاقات خطرناك و هزینه ها را كاهش می دهد .

وقتی از استاندارد IEC پیروی می كنیم شیوه های متفاوتی از حفاظت در برابر انفجار برای تجهیزات الكتریكی وجود دارد . پر كاربرد ترین این شیوه ها ایمنی ذاتی ، افزایش ایمنی .

به هر حال وقتی می توانیم از بین چند روش برای جلوگیری از انفجار انتخاب كنیم ، این انتخاب به هزینه آن بستگی دارد .

می توانند دوره آموزشی الكترونیكی درباره مناطق خطرناك را از اینترنت دریافت كنید و بیشتر در این باره بیاموزید . هزینه آن نسبت به آموزش حضوری بسیار كمتر است .

مثال ۱ :

برای مثال وقتی كارخانه ای در جاهای مختلف ناحیه ۰ ، ۱ و ۲ داریم ، در ناحیه ۰ منطقه فقط می توانیم از ایمنی ذاتی استفاده كنیم . اما در ناحیه ۱ و ۲ می توانیم از هر دو شیوه ایمنی ذاتی و شیوه های ضد انفجار استفاده كنیم . در ناحیه ۲ علاوه بر دو روش مورد اشاره از افزایش سطح ایمنی نیز استفاده كنیم .

در این مثال ، اگر در همه جا از روش ایمنی ذاتی استفاده كنیم ، طراحی و نگهداری آسان می شود . آموزش تكنسین ها به دلیل محدود بودن شیوه ها و تجهیزات آسان تر می شود . و تعداد یدكی در انبار نیز كاهی می یابد .

به عبارت دیگر با وجود بالاتر بودن هزینه های اولیه نصب تجهیزات ایمنی ، هزینه كل در طول دوره عمر كمتر خواهد بود . اما اگر طراح تصمیم بگیرد كه از شیوه های متفاوت حفاظت در مناطق استفاده كند ، با دستور العمل های متعدد در مناطق خطرناك روبرو خواهیم بود . این موضوع باعث سر در گمی تكنسین های نگهداری شده و ممكن است به اشتباهات خطرناكی منجر شود . اجبار به استفاده از تجهیزات متعدد در انبار نیز از دیگر معایب این نوع طراحی است .

مثال ۲ :

مثال دیگر كارخانه ای است كه سالها پیش طراحی شده است و در همه جا از شیوه پاكسازی استفاده كرده است . این شیوه در گذشته مشكل ساز نبوده است . اما با افزایش هزینه های فشرده سازی هوا و نیتروژن ، هزینه حفاظت در برابر انفجار نیز افزایش یافته است . در چنین شرایطی استفاده از روش هایی مثل افزایش سطح ایمنی یا ایمنی ذاتی ، این مشكل برطرف خواهد شد .

مثال ۳ :

مثال دیگر جایی است كه هیج تجهیزات برقی در ناحیه ۰ و ۱ نیست اما در ناحیه ۲ تجهیزات برقی به كار می رود . در این شرایط می توان از شیوه های اطفای حریق كه ارزان تر از شیوه هایی مثل امینی ذاتی هستند ، استفاده كرد.

بنابراین شیوه حفاظت در برابر انفجار الكتریكی كه استفاده می شود ، عامل مهمی است كه می تواند بر هزینه دوره عمر بسیار مؤثر باشد . انتخاب درست به ایمنی بهتر با هزینه كمتر منجر می شود .

بدتر این است كه از تجهیزات الكتریكی نامناسب در مناطق خطر استفاده كنیم . به عبارت دیگر هر چند استفاده از یك تجهیز در یك منطقه مناسب باشد ، اما در همه جا این طور نیست . برای مثال ، چیزی كه برای منطقه ۱ ، گروه D, C مناسب است ، نمی تواند در ناحیه ۱ ، گروه B به كار گرفته شود . بنابراین طراحی نامناسب بسیار اتفاق می افتد و به حادث منجر می شود .

جهت دانلود بروشور آموزشی مناطق مستعد خطر لطفا کلیک کنید.